loading...
رویای بزرگ ما

...

بهرخ صفریان بازدید : 19 شنبه 11 مرداد 1393 نظرات (2)

هرجای دنیا،

کودکان به هواپیماها

اشاره میکنند!

درغزه هواپیماها به کودکان...

(احسان پرسا)

امیرحسین انصاری بازدید : 9 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (1)

قرآن !

من شرمنده ام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان نوایت بلند می شود

همه از هم می پرسند : چه کسی مرده است ؟ ...

امیرحسین انصاری بازدید : 24 جمعه 20 تیر 1393 نظرات (0)

وقتی بچه بودم همه آرزوی من

یک دوچرخه بود که مرا در من گم می کرد

و به ابرها می برد

آن روزگاران رفت

و آن دوچرخه و آن نان

همه رفت

من ماندم و سایه ای که شتابان می رفت

با دو پای سبک اش

امیرحسین انصاری بازدید : 23 دوشنبه 09 تیر 1393 نظرات (6)

یک کلبه ی خراب و کمی پنجره

یک ذره آفتاب و کمی پنجره

ای کاش جای این همه دیوار و سنگ

آیینه بود و آب و کمی پنجره

در این سیاه چال سراسر سوال

چشم و دلی مجاب و کمی پنجره

بویی ز نان و گل به همه می رسید

با برگی از کتاب و کمی پنجره

موسیقی سکوت شب و بوی سیب

یک قطعه شعر ناب و کمی پنجره

( قیصر امین پور )

امیرحسین انصاری بازدید : 9 شنبه 03 خرداد 1393 نظرات (3)

حباب خیالم

از قفس تنهایی رها می شود

می خندد و اوج می گیرد

دستش به ابرهای آرزو نرسیده

می ترکد

کاش میدانست

آسمان هم سراب دارد

ابرها را نباید باور کرد ...

niloo بازدید : 15 شنبه 27 اردیبهشت 1393 نظرات (6)

 

 

گنجشک کنج آشیانه اش نشسته بود.

خدا گفت: چیزی بگو !

گنجشک گفت: خسته ام.

خدا گفت: از چه ؟

گنجشک گفت: تنهایی، بی همدمی. کسی تا به خاطرش بپری، بخوانی، او را داشته باشی.

خدا گفت: مگر مرا نداری ؟

گنجشک گفت: گاهی چنان دور می شوی که بال های کوچکم به تو نمی رسند .

خدا گفت: آیا هرگز به ملکوتم نیامدی ؟

گنجشک سکوت کرد. بغض  به دیواره های نازک گلویش فشار آورده بود.

خدا گفت: آیا همیشه در قلبت نبوده ام ؟! چنان از غیر پُرش کردی که جایی برایم نمانده.

چنان کوچکش کردی که دیگر توان پذیرشم را نداری . هرگز تنهایت گذاشتم ؟

گنجشک سر به زیر انداخت . دانه های اشک ، چشم های کوچکش را پر کرده بود .

خدا گفت : اما در ملکوت من همیشه جایی برای تو هست ، بیا !

گنجشک سر بلند کرد . دشت های آن سو تا بی نهایت سبز بود و

گنجشک به سمت بی نهایت پر گشود... 

امیرحسین انصاری بازدید : 12 دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 نظرات (6)
 
این روزها مقابل چشمانم فقط یک رنگ را میبینم
رنگ خیال
آری
فهمیده ام تنها جایی که آرزوهایم واقعی می شود
خواب است
فهمیده ام تنها جایی که آینده ام دیدنی و ساختنی می شود
رویاست
دلم سادگی کودکی اش را می خواهد
دلم محبتی از جنس صداقت را می خواهد
niloo بازدید : 22 دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 نظرات (4)

من  خدا را دارم

 

کوله بارم بر دوش،

 

سفری میباید،

 

سفری بی همراه...

 

گم شدن تا ته تنهایی محض؛

 

سازکم با من گفت:

 

هر کجا لرزیدی،

 

از سفر ترسیدی،

 

تو بگو از ته دل" من خدا را دارم"  

 

 

 ******

 

سلام.

شروع وب رو تبریک میگم.

امیدوارم همگی با کمک همدیگه وب رو به جاهای عالی برسونیم و همه راضی باشن.

یادمون نره که اول هر کاریو با نام خدا شروع کنیم..

درباره ما
Profile Pic
وب سایت رویای بزرگ ما با همکاری نویسنده های اتاق عمل ، مامایی ، پرستاری و هوشبری (مشهد) سعی داره با مطالب زیبا ، جذاب ، خوندنی و مفید رضایت همه بازدیدکنندگان عزیز رو جلب کنه.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • ارتباط با ما

    انتقادات و پیشنهادهای خود را با ما در میان بگذارید

    College2014.rozblog.gmail.com

    آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 136
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 48
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 53
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 67
  • بازدید ماه : 69
  • بازدید سال : 162
  • بازدید کلی : 4,225
  • کدهای اختصاصی
    تماس با ما

    ابزار وبمستر و قالب وبلاگمرجع ابزار وبسمترگالری قالب وبلاگ

    پیج رنک

    درباره ما

    وب سایت رویای بزرگ ما با همکاری نویسنده های اتاق عمل ، مامایی ، پرستاری و هوشبری (دانشکده پرستاری و مامایی مشهد) سعی داره با مطالب زیبا ، جذاب ، خوندنی و مفید رضایت همه بازدیدکنندگان عزیز رو جلب کنه.